سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیمرخ

 
< codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=6,0,40,0 height=700 width=550 classid=clsid:d27cdb6e-ae6d-11cf-96b8-444553540000>


 
< codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=6,0,40,0 height=700 width=550 classid=clsid:d27cdb6e-ae6d-11cf-96b8-444553540000>





آگاهی امام جواد از زمان شهادتش

 امام جواد علیه السلام

شهادت در راه خدا و مرگ با عزت از جمله ى کمالاتى است که هر کسى لایق آن نیست ، فقط انسانهاى خالص و کسانى که به برترین درجات از ایمان رسیده اند شایستگى این افتخار و عزت خدایى را خواهند داشت .

امام مجتبى علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارش امیر مؤمنان علیه السلام در سخنرانى خویش و به نقل از جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «از خاندان ما هیچ کس با مرگ طبیعى نمى میرد، یا به ضرب شمشیر و یا به وسیله ى سم کشته خواهد شد».1

ائمه معصوم و اهل بیت پاک پیامبر علیهم السلام زندگى همه ى آنان با شهادت و مرگ سرخ پایان یافته ، و برگى افتخارآمیز در کتاب زندگى خویش ‍ به ثبت رسانده اند.

و امام جواد علیه السلام نیز طبق فرمایش رسول خدا علیه السلام به وسیله ى زهر و به دست معتصم عباسى به شهادت رسید، و همانگونه که پدر بزرگوارش حضرت رضا علیه السلام فرمود: «غاصبان و ظالمان فرزندم را مى کشند و به شهادت مى رسانند، پس در آن هنگام اهل آسمان بر وى مى گریند.2

 

خبر دادن امام رضا علیه السلام از شهادت فرزند

همان گونه که معروف و مشهور است ، امام رضا علیه السلام در آغاز زندگى مشترک زناشویى خویش داراى فرزندى نشده بود، این موضوع موجب گفتگوهایى میان دوستان و دشمنان گردیده بود، از این رو کلثم فرزند عمران به امام رضا علیه السلام گفت : اى فرزند رسول خدا! دعا کنید خداوند به شما فرزندى عطا کند!

امام رضا علیه السلام فرمود: همانا خداوند فرزندى به من عطا مى کند، که او وارث من خواهد بود؛ اما غاصبان و ظالمان او را مى کشند و به شهادت مى رسانند، پس در آن هنگام اهل آسمان بر او گریه خواهند کرد.3

 

خبر دادن امام جواد علیه السلام از زمان شهادت خود

ابن بزیع که شغلش عطر فروشى بوده است مى گوید: امام جواد علیه السلام فرمود: رهایى و نجات من ، سى ماه پس از فوت مامون خواهد بود!

پس از شنیدن این سخن ، تاریخ آن روز را به خاطر سپرده ، و روز شمارى مى کردم تا شهادت امام جواد علیه السلام به وقوع پیوست ، وقتى که تاریخ به یاد مانده در ذهن خویش را فراخوانى نمودم ، متوجه شدم که همان زمانى است که آن حضرت وعده داده بود.4

محمد بن قاسم از پدرش و دیگران روایت مى کنند: آنگاه که امام جواد علیه السلام براى آخرین بار از مدینه خارج مى شد، به شهر مدینه و قبر پیامبر نگاهى افکند، سپس فرمود: اى مدینه ! تو چه قدر خوبى ! اما بدان که من دیگر به سوى تو بر نمى گردم .5

 

خبر دادن امام هادى از شهادت پدر علیه السلام

هارون بن فضل مى گوید: روزى که امام جواد علیه السلام به شهادت رسیده بود، هیچ کس خبر نداشت ، و در جایى هم منتشر نشده بود، و مردم مدینه هم بى اطلاع بودند، فرزندش امام هادى را دیدم که فرمود: انا لله و انا الیه راجعون ، پدرم از دنیا رفت !

دوستانى که نزد وى بودند با تعجب پرسیدند: چگونه با خبر شدید؟

فرمود: خضوع و خشوعى در برابر خداوند احساس نمودم که تا این لحظه با آن آشنا نبودم.6

سخن امام علیه السلام درباره ى خضوع و خشوع در برابر خداوند، حکایت از شهادت پدر، و انتقال مسئولیت امامت و رهبرى جامعه بود.

امام رضا علیه السلام فرمود: همانا خداوند فرزندى به من عطا مى کند، که او وارث من خواهد بود؛ اما غاصبان و ظالمان او را مى کشند و به شهادت مى رسانند، پس در آن هنگام اهل آسمان بر او گریه خواهند کرد

وصیت نامه ى امام جواد علیه السلام

حرم امام جواد علیه السلام، کاظمین

یکى از مطالب مهمى که در قرآن کریم و روایات معصومان علیهم السلام به آن توصیه ى فراوان شده است ، وصیت کردن در لحظه ى مرگ است ، امامان معصوم علیهم السلام به عنوان الگوهاى جامعه ى اسلامى ، نیز در زندگى خود، به این امر توجه داشته اند.

امام جواد علیه السلام پیش از شهادت ، به فرزندش (امام هادى) وصیت مى کند و گروهى مانند "احمد بن محمد بن ابى خالد" را بر کار خویش ‍ شاهد مى گیرد.

چند مطلب در وصیت نامه ى امام جواد به چشم مى خورد:

1- جانشینى و امامت پس از خود را به امام هادى علیه السلام سپرد.

2- فرزند دیگرش به نام موسى مبرقع را نیز تحت سرپرستى آن حضرت قرار داد.

3- به جهت کمى سن امام هادى علیه السلام ، مسئولیت اموال ، باغات ، مخارج ، و غلامان را به عبدالله بن مساور واگذار نمود تا وقت بلوغ و امامت امام هادى علیه السلام فرا رسد.7

 

عامل شهادت و مدفن امام جواد علیه السلام

درباره ى چگونگى شهادت آن حضرت اتفاق نظر وجود دارد که به وسیله ى سم مهلک و کشنده اى که به دست همسرش ام فضل به او خورانده شد، مسموم گشته ، و به شهادت رسید، ولى درباره ى این که چه کسى او را مامور چنین کاری نموده ، اختلافاتى پدید آمده است .

برخى مامون عباسى پدر وى را به عنوان عامل مسموم کردن امام بر شمرده اند.

و برخى شهادت امام علیه السلام را محصول توطئه ى مشترک معتصم و خواهرش ام فضل دانسته اند. 8

و برخى واثق را به عنوان قاتل اصلى معرفى کرده اند. 9

مرحوم سید بن طاووس رحمه الله در ذکر صلوات و درود مخصوص براى هر یک از پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام وقتى که به امام جواد علیه السلام مى رسد صلواتى را نقل مى کند که در آن اشاره اى به قاتل آن حضرت دارد، آن چنان که مى گوید: «خدایا عذاب خود را بر کسى که در قتل امام جواد علیه السلام شریک بوده ، (معتصم ) مضاعف و چند برابر بنما!». 10

پیکر مطهر امام جواد علیه السلام پس از شهادت ، در جانب غربى قبرستان قریش ، در نزدیکى بغداد و در کنار قبر آن جد بزرگوارش امام موسى بن جعفر علیهما السلام به خاک سپرده شد 11، و به همین مناسبت امام رضا علیه السلام پیش از شهادت وى درباره ى برکات وجود قبر آن بزگوار فرمود، خداوند بغداد را به سبب قبر موسى بن جعفر و محمد جواد علیهما السلام از گزند بلایا نجات مى دهد. 12

وقتى امام جواد علیه السلام به دست همسر بى وفایش مسموم گشت ، و آثار مرگ در چهره ى وى آشکار شد، ام فضل پشیمان شده و براى وى گریه کرد، امام جواد علیه السلام به او فرمود: چرا گریه مى کنى ؟ به خدا سوگند! آن چنان به فقر و ندارى مبتلا شوى که راه نجات از آن را نیابى ، و به بیمارى مبتلا گردى که درمانى براى آن نیابی .

اجابت دعاى امام جواد علیه السلام در حق قاتلش را، تاریخ به ثبت رسانده ، که هم فقیر گشت ، و هم در بدترین ناحیه از بدن خویش ، به بیمارى سختى مبتلا شد، که راه چاره و درمان را به روى خویش بسته دید، و در همان حال از دنیا رفت .

زیبایی هاى رفتارى و شخصى امام جواد(علیه السلام) 

امام جواد

لباس امام جواد علیه السلام

مطابق آن چه از روایات استفاده مى شود، امام جواد علیه السلام نیز مانند سایر مردم ، از گونه هاى مختلف لباس و پوشاک به مناسبت هاى گوناگون استفاده مى کرده است ، به طور نمونه در حالت عادى پیراهن کتانى و روپوش کتانى و کفش سفید مى پوشید، و عمامه اى به سر مى گذاشت1؛ ولى این لباسها گاهى به مناسبت هاى مختلف تغییر مى کرد و یا رنگ آنها عوض مى شد، مثلا امام در روز شهادت پدر بزرگوارش امام رضا علیه السلام روپوش سفید بر تن و عمامه اى سیاه بر سر داشت2، و گاهى اصحاب آن حضرت ، او را مى دیدند که دو پیراهن بر تن و یک لنگ همانند لنگ احرام بر کمر بسته و عمامه اى که داراى دو تحت الحنک ، یکى از جلو و یکى از پشت مى باشد، بر سر گذارده است. 3

 

انگشتر موروثى

یکى از خدمتگذاران امام رضا و امام جواد علیها السلام که به طور دائم در خدمت آنها بوده و حتى امام جواد علیه السلام را در سنین کودکى ، در محضر پدرش ، روى گردن خویش سوار نموده و به دور خانه خدا طوافش ‍ مى داد، شخصى به نام موفق است .

او مى گوید: روزى در محضر امام جواد علیه السلام بودم ، انگشترى را که در انگشت مبارک داشت به من نشان داده و فرمود: این انگشتر را مى شناسى ؟

گفتم : آرى ، نقش آن را مى شناسم ، اما شکل و صورتش برایم آشنا نیست !

با دقت بیشتر متوجه شدم ، همه ى اجزإ انگشتر از جنس نقره است و نگین گردى که روى آن جمله ((حسبى الله )) حکّاکى شده ، در قسمت فوقانى آن خودنمایى مى کند.

گفتم : انگشتر کیست ؟ امام جواد علیه السلام فرمودند: انگشتر پدرم امام رضا علیه السلام است !

گفتم : چگونه به دست شما رسیده است ؟ فرمود: چنان که زمان وفات پدرم فرا رسید آن را به من داده و فرمود: فرزندم ! هیچ گاه این انگشتر را از دست خود بیرون نیاور، تا آن را به دست فرزندت و امام پس از خودت ((على )) (امام هادى علیه السلام ) برسانى. 4

 

انگشتر سلیمان

حسین فرزند امام کاظم علیه السلام و عموى امام جواد علیه السلام مى گوید: انگشترى نقره اى در انگشت و دست امام جواد علیه السلام دیدم ، گفتم : شخصیتى مانند شما انگشترى این چنین به دست مى کند؟

فرمود: تعجب نکن ، این انگشتر حضرت سلیمان است. 5

در برخى از روایات ، گونه هاى دیگرى از نقش انگشتر براى امام علیه السلام نقل شده است :

حسین بن خالد روایت مى کند که نقش انگشتر امام علیه السلام ((حسبى الله حافظى )) بوده است 6 برخى نقش انگشتر امام علیه السلام را مانند نقش انگشتر پدرش ((العزّة لله ))،7 و برخى ((نعم القادر الله ))8 ذکر کرده اند.

یکى از زیباییهاى اخلاق اجتماعى ، پذیرش دعوت دیگران است ، امام جواد علیه السلام نیز چنان چه با دعوت دیگران مواجه مى شد و براى وى محذورى ایجاد نمى کرد، مى پذیرفت ؛ روایت شده که روزى معتصم عباسى از امام جواد دعوت نمود تا به مجلس وى برود، ولى ابتدا با ممانعت امام مواجه شد. گفت : من شما را به صرف غذا دعوت نمودم و دوست دارم به منزل من وارد شوید، پاى بر فرش خانه من بگذارید تا بدین وسیله ، زندگى من متبرک شود

مسواک ، حجامت ، خضاب

از جمله خصوصیات همه  معصومان و الگوهاى رفتارى بزرگان دین ، توجه به مسایل بهداشتى مى باشد، امام جواد علیه السلام به مساله مسواک کردن دندان ها بسیار اهمیت مى داد.

راوى مى گوید: به محضر امام وارد شدم، و آن را دیدم که در حال نشسته مشغول مسواک کردن دندان هایش مى باشد.9

در روایت آمده است که امام علیه السلام در زمان مامون ، به دنبال شخصى حجامتگر فرستاد و از او خواست تا بدن وى را آنگونه که او مى گوید حجامت کند، حجامتگر نیز به فرموده ى امام عمل کرد)10 احمد بن عبدوس بن ابراهیم مى گوید: امام جواد علیه السلام را در حال خروج از حمام دیدم که از فرق سر تا پاى وى ، مانند گل به رنگ حنا در آمده که از خضاب کردن وى حکایت مى کرد. 11

 

غذاها و آداب غذا خوردن
امام محمد تقی علیہ السلام کا روضہ منور

امام جواد علیه السلام نیز مانند سایر انسان ها از نعمت هایى که خداوند براى انسان آفریده است ، استفاده مى نمودند، البته باید توجه داشته باشیم که خوب است آدمى مراقب غذاهاى خود و فرزندانش باشد، مطابق آن که روایت شده امام رضا علیه السلام بسیار مراقب غذا خوردن فرزندش امام جواد بود، و در کودکى موز را از پوستش جدا مى کرد، و مغزش را به او مى خوراند12 و زمانى که به خراسان مسافرت نمود و فرزندش در مدینه بود، براى اصحاب و یارانش نامه مى نوشت و به آنان نسبت به کیفیت تغذیه فرزند خویش ، توصیه هاى لازم را بیان مى فرمود. 13

از جمله آدابى که در زندگى بسیارى از امامان معصوم به چشم مى آید، همراهى و هم نشینى آنان با اصحاب و یارانش مى باشد، على بن مهزیار مى گوید: روزى به همراه امام جواد علیه السلام غذا مى خوردیم ، که پرنده بریانى را براى ما آوردند و ما هم خوردیم ، و امام فرمودند: غذاى مبارکى بود. 14

در نقلى دیگر نیز آمده که امام جواد علیه السلام در میان میوه ها به انگور رازقى بسیار علاقه مند بود. 15

روایت شده است : روزى که امام جواد علیه السلام به مدینه آمد، با گروهى از اصحاب و یارانش هم سفره شده و با آنان غذا مى خورد، پس از غذا دستان مبارکش را که چرب شده بود شست ، سپس پیش از آنکه دستانش را با حوله خشک کند، سر و صورت خود را مسح نمود و این دعا را خواند: ((اللهم اجعلنى ممّن لا یرهق وجهه قتر ولا ذلّة )) 16

یکى از زیباییهاى اخلاق اجتماعى ، پذیرش دعوت دیگران است ، امام جواد علیه السلام نیز چنان چه با دعوت دیگران مواجه مى شد و براى وى محذورى ایجاد نمى کرد، مى پذیرفت ؛ روایت شده که روزى معتصم عباسى از امام جواد دعوت نمود تا به مجلس وى برود، ولى ابتدا با ممانعت امام مواجه شد.

گفت : من شما را به صرف غذا دعوت نمودم و دوست دارم به منزل من وارد شوید، پاى بر فرش خانه من بگذارید تا بدین وسیله ، زندگى من متبرک شود.

اگر چه پر واضح است که این گونه سخن پراکنى خلیفه  عباسى حاکى از نقشه هاى شوم وى دارد، نه از قصد قربت وى ، ولى امام علیه السلام چون با اصرار وى مواجه شد پذیرفت و دعوت او را اجابت نمود. 17

13

 

سید ابوالفضل طباطبایى اشکذرى ، مهدى اسماعیلى

تهیه و تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان



1. کفایه الاثر: 162، س 3. بحارالانوار: 27/216، ح 18، و 19.

2. عیون المعجزات : 121.

3. عیون المعجزات : 121. (حدیث تلخیص شده است ).

4.کشف الغمه : 2/363. اءبحار الانوار: 50/63 ذیل ح 40، اثبات الهداة : 3/341 .انوار البهیة 265.

5. الثاقب فى المناقب : 516، ح 444.

6. کافى : 1/381، ح 5. دلائل الامامه : 415، ح 378. اثبات الوصیة : 229. بصائر الدرجات 487، ح 3 و 5. نوادر المعجزات : 189، ح 8. بحارالانوار: 27/292، ح 3، و 50/14، ح 15.

7. کافى : 1/492. تذکرة الخواص 321. بحار الانوار: 50/1، ضمن ح 1. اعیان الشیعه : 2/32.

8. مروج الذهب : 4/52.ائمة الهدى : 125. نزهة الجلیس . 2/111. مناقب ابن شهر آشوب : 4/379.

9. کشف الغمة : 2/345.

10. اقبال الاعمال : 372. بحار الانوار: 50/15، ح 18.

11.کافى : 1/492. هدایة الکبرى : 295.اثبات الوصیة : 227. مروج الذهب : 4/52. کشف الغمة : 2/345.نزهة الجلیس : 2/111. اعیان الشیعه : 2/32. تذکرة الخواص : 321.تاریخ بغداد: 3/54.

12. جامع الاخبار: 28.تهذیب : 6/82، ح 162. بحار الانوار: 92/2، ح 6.

13. اثبات الوصیة : 227.اعیان الشیعه : 2/35. عیون المعجزات : 131. بحار الانوار: 50/16، ح 26.دلائل الامامه : 395.

اعجوبه اهل البیت