سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیمرخ

 

شب قدر

 

ازموارد مهم درماه رمضان شب قدر است .شبی که از هزار ماه بهتر می باشد . روایاتی داریم مبنی بر این که هزار ماه جهاد بهتر ، واز سلطنت هزار ماه بهتر ، و عبادت آن بهتر از عبادت هزار ماه می باشد . و خلاصه شب شریفی است که روزی بندگان ، اجلهای آنان وسایر امور مردم از خوب و بد در آن مقدر می گردد .شبی که درقرآن در آن نازل شد . شبی که به نص قرآن مبارک است . درروایات اهل بیت آمده است : ‹‹‌ فرشتگان در شب قدر فرود آمده و در زمین پخش می شوند ، بر مجالس مؤمنین گذشته ، بر آنان سلام می کنند و برای دعاهای آنها ‹‹‌ آمین ›› می گویند ، تا آنگاه که سپیده دم طلوع کند .›› و ‹‹‌ دراین شب دعای کسی رد نمی شود مگر دعای عاق والدین ، قطع کننده رحم نزدیک ، کسی که شراب بنوشد و کسی که دشمنی مؤمنی دردلش باشد .››‌ در ‹‹‌ قبال ››‌ از ‹‹‌ کنز المواقیت ›› از پیامبر (ص) روایت شده است که فرمودند : ‹‹‌ موسی عرض کرد : خدای من ! نزدیک شدن به تورا خواهانم ، فرمود : نزدیکی من از آن کسی است که شب قدر بیدار شود . عرض کرد: خدای من رحمت تو رامی خواهم ، فرمود : رحمت من از آن کسی است که درشب قدر به فقیرها رحم کند ، عرض کرد: خدای من ! جواز عبور از صراط راخواهانم ، فرمود : آن برای کسی است که درشب قدر صدقه ای بدهد ، عرض کرد: خدای من ! از درختان بهشتی می خواهم ، فرمود: این مال کسی است که در شب قدر سبحان الله بگوید، عرض کرد: خدای من ! رضایت تو را می خواهم ، فرمود: رضایت من از آن کسی است که دو رکعت نماز در شب قدر بخواند.›› و از همین کتاب از پیامبر (ص) روایت شده است که فرمودند: ‹‹ درهای آسمانها در شب قدر باز می شود. بنابراین بنده ای در‌آن نماز نمی خواند، مگر این که خداوند متعال در مقابل هر سجده ای درختی در بهشت برای او می نویسد که اگر سواره ، صد سال در سایه آن حرکت کند به انتهای سایه اش نمی رسد ، و در مقابل هر رکعت خانه ای از در و یاقوت و زبرجد و مروارید، و در مقابل هر آیه ای تاجی از تاجهای بهشت ، و در مقابل هر ‹‹سبحان الله گفتن ›› پرنده ای از پرندگان بهشت ، و در مقابل هر نشستن درجه ای از درجات بهشت ، و در مقابل هر تشهدی بالا خانه ای از بالا خانه های بهشت ، و در مقابل هر سلام دادن ، لباسی از لباسهای بهشت برای او می نویسد. و آنگاه که سپیده صبح بدمد، خداوند از دختران پستان برآمده مانوس ،‌و کنیزان خوش اخلاق و خدمتکارانی جاویدان ، و بهترین پرندگان و بوهای خوش ، و نعمتهای خوب و تحفه ها و هدایا و خلعتها و کرامتها، و آنچه نفس میل دارد و دیدگان از آن لذت می برد به او عنایت می فرماید، و شما در آن جاوید هستید.››

مراتب شب قدر

رااز بعضی از روایات برمی آید که شب قدر مراتبی دارد . و شب قدری که در قرآن آمده است ، شب قدری است که آخرین مراحل مشیت الهی در آن صورت گرفته و پس از آن تغییر وم تبدیلی انجام نمی شود . و نیز از بعضی روایات برمی آید که شب نیمه شعبان و نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان از شبهای قدر بوده و شب آخر برترین آنهاست که شب ‹‹جهنی ›› نامیده می شود. و همین شب است که مقدرات در آن ، تغییر نمی کند. و باحتمال قوی شب بیست و هفتم ماه رمضان نیز از شبهای قدر است . و کسی که می خواهد احتیاط کند باید در تمام این پنج شب اعمال شب قدر را انجام دهد. و چون این قول از لحاظ مضمون و سند برتر از دیگر اقوال بود، بهمین جهت سایر اقوال را ذکر نکردیم.

آمادگی برای این شب و دعا برای توفیق درآن

سزاوار است کسی که دین و نص روشن قرآن و روایات پیامبر(ص) و آل معصوم (ع) را قبول دارد، تمام سعی خود را جهت آمادگی برای اعمال این شب بکار گیرد. از کارهایی که در طول سال می تواند انجام دهد، دعا جهت توفیق در این شب می باشد و این که بتواند در این شب ، محبوبترین و پسندیده ترین کارها نزد خدا را انجام داده و خداوند این شب را برای او بهتر از هزار ماه قرار داده ، و اعمال این شب را باین شکل از او قبول نموده و آن را با بالاترین درجات برای او ثبت ، و تا روز دیدار او آن را بپروراند، در این شب ، نام او را در گروه مقربین نوشته و شناخت ، محبت ، نزدیکی ، پناه ، رضایت و خیر خود همراه او با عافیتش را نصیب او گردانیده و بگونه ای از او راضی شود که خشمی که بعد از آن نبوده ، و پیامبر و امامان بخصوص امام زمانش (ع) از او راضی شده ،‌و او را با آنان در مجلس ‹‹صدق ›› ،نزد سلطان مقتدر جای داده و در بذل تمام توانایی برای فرمانبرداری و بدست آوردن رضایتش ، او را موفق و عاقبت او را نزدیکی و رضایتش قرار دهد.
از کارهایی که می تواند بوسیله آن تمام سعی خود را در این شب بکار گیرد ، این عبادت رافراهم نماید . مثلا مکان و لباس مناسب و عطر و صدقه ای را تهیه و مضامین لطیفی را برای مناجات با پروردگار و کلمات بر انگیز نده ای را در خطاب آقایان و نگهبانان و حامیانش انتخاب کند . و میهمانان مخصوصی را که مناسب با این شب می باشند ، و چند فقیر را برای صدقه دادن در نظر بگیرد .
گمان می کنم اگر یکی از سلاطین دنیا کسی را در روزمخصوص به میهمانی دعوت نموده و شخص بزرگی را دنبال او بفرستد ، و آنگونه که خداوند با تو رفتار کرده است او نیز در دعوت خود با او مهربانی کرده و در مقابل حضور او در آن مجلس
که اعیان و اشراف وپادشاهان حضور دارند ورعایت آداب آن ، به او وعده اعطای خلعتهای گرانبها و املاک پرارزش و وسیع و فرمانهای حکومت و سلطنت داده و به او بگوید هر قدر در انجام کارهای کمی که دراین مجلس باید انجام دهد ، دقت کند سلطان او را از عطایا و احسان خود بیشتر بهره مند می کند ، از اشتیاق حضور در این مجلس قالب تهی کرده وبرای آمادگی حضور در چنین مجلسی شریف و این مقام والا تمام توان خود را بکار گرفته ، در طول سال این مطلب رافراموش نکرده ، در تمام حالات با جدیت به آن پرداخته و خود را برای چنین روز بزرگی آماده می نماید بگونه ای که اهل سعی و تلاش نمی توانند اینطور عمل کنند . و باندازه ای مواظب است و دقت می کند که انسان را شگفت زده می کند . و آنگونه که باید و دوست در مقابل دوست انجام می دهد ادب را رعایت می کند .
ای عاقل ! چگونه این دعوت را اجابت می کنی ؟ سلطان سلاطین ، خدای خدایان و حاکم آسمانها و زمین تو را به این میهمانی دعوت نموده وبرای این دعوت فرشتگان بزرگوار و پیامبران و رسولان و بهترین مردم را فرستاده و با جانشینان معصومش آن راتأکید کرده است . و آنگاه تو را با فرشتگان دعوت کننده بزرگ داشته است ، هر شبی با دعوتهایی مخصوص و لطفها و کرامتها یی عالی . درمقابل اخلاص یک شب تو نعمتهای جاویدی به تو وعده داده است که نه چشمی مانند آن دیده و نه گوشی شنیده و نه دردل انسانی خطور کرده است . نور ، زیبایی ،سرور ، سلطنت ، دارایی ، و شادمانیی را به تو وعده داده که عقل توحتی از تصور گوشه ای از آن عاجز ، و اندیشه ات در آن سرگردان است .نزدیکی ، پناه و شادمانی دیدار خود را به تو وعده داده است که عقل انسانها و فهم علما و اندیشه حکما از درک آن ناتوان است .
برادرم ! آیا بخاطر آمادگی برای این مجلس ، باندازه ای که شایسته است تلاش نموده و از رستگاران خواهی شد یا با غفلت خود این فرصت را از دست داده و از جمله ورشکستگان خواهی بود ؟ یقین داشته باش اگر از این کرامت غفلت کرده و با کوتاهی خود آن را از بین ببری و در روز قیامت آنچه را که دیگران با سعی کامل به آن رسید ه اند ببینی ، به حسرتی دچار می شوی که آتش جهنم وعذاب دردناک در مقابل آن کوچک است . و بهمین جهت در آن روز با ور شکستگان پشیمان صدا می زنی : ‹‹‌ افسوس که جانب خدا را رعایت ننموده و در حق خود ظلم وتفریط نمودم و وعده های خدا را مسخره کردم .››‌در حالی که پشیمانی سودی نداشته و درهای توبه و جبران بسته و آثار اعمال و نتایج آن آشکار شده است .
بنابراین قبل از این که بخاطر کوتاهی و از بین بردن فرصتها ملامت شوی خود را سرزنش کن . و قبل از این که به تو بگویند : چرا کرامت پروردگار جهانیان را کوچک شمردی ؟ خود ، این مطلب را درنظر بگیر . وخود و سرمایه ات راحسابرسی کن ، قبل از این که به حساب تو رسیدگی شده و بجای کرامت و سلطنت ، به خواری و پستی برسی . سرمایه ای که اگر باقی می ماند به بالاترین سودهای تجارت در روزهای سختی و نیاز می رسیدی . سزاوار است وقتی که شب قدر نزدیک می شود شوق او به رسیدن به کرامتهایی که در این شب برای اومهیا شده است افزون گردیده . کرامت مقام بالا و مجلس حضور پروردگار جهانیان و تقدیس خداوند آسمانها و زمین ، و اعمالی را که با حال واخلاص و حضور و رقت وصفای او و رضایت مولایش مناسبتر است ، برای شبش انتخاب کرده ودر این مورد از خدای متعال کمک گرفته و از خلفای او
درود خدا بر آنان یاری بجوید.

انتخاب عمل برای این شب ، تفکر و یاد خدا

اگر فهمید چه عملی مناسبتر است که به همان عمل می کند . و اگر تردید پیدا کرد، باید استخاره کند. بعد از تعیین وقت ذکر، وقت مناسبی را که در آن خواب آلود یا سیر یا گرسنه نبوده و موانع دیگری نیز نداشته باشد ، باید برای تفکر معین کند. نیز باید تمام سعی خود را بکار گیرد که در شبش چیزی، حتی امور مباح، او را از یاد خدا باز نداشته و در نمازها و مناجاتش به غیر آن حتی مستحبات فکر نکند. زیرا کسی که مثلا در نماز به ساختن مسجد و آب کشیدن آن یا صدقه دادن فکر کند غافل است . حتی در حال ایستادن نماز در یاد اجزای آن بودن غفلت است . و باید در هنگام عمل فقط سعی کند که قلب او از حقیقت کارهایی که انجام می دهد و ذکرهایی که می گوید غافل نباشد. و برای این که براحتی به این مطلب برسد، می تواند قبل از انجام عمل مختصری درباره آن فکر کند و آنگاه عمل را انجام دهد. و اگر هنگام قرائت و ذکر از آن غافل شد باید آن را تکرار کند. مثلا وقتی می خواهد رو به قبله بایستد، می تواند اجمالا درباره معنای رو به قبله نمودن بیندیشد. و هنگامی که می خواهد بایستد ابتدا درباره حقیقت آن که همان ایستادن برای ادای حق بندگی است اندیشیده و فکر کند که ایستادن بر روی دو پا اشاره به ترس و امید بخاطر پذیرفته شدن عبادت یا عدم آن است . و بهمین ترتیب ، حتی قرائت و ذکرهای نماز . مثلا قبل از گفتن ‹‹بسم الله الرحمن الرحیم ›› معنای آن را اجمالا در نظر آورده و آنگاه آن را بگوید. و اگر در اثنای قرائت آیه ای غفلتی برای او پیش آمد باید آن آیه را تکرار کند.

توسل به نگهبان این شب

برچنین عمل کننده ای لازم است در اول شب خیلی به نگهبان آن شب که از معصومین (ع) است ، توسل جسته و او را شفیع خود قرار دهد. و در این هنگام توفیق در اعمال و احوال را که به آن احتیاج دارد ذکر نموده و تلاش کند با الفاظی که برای درخواست ترحم و شفاعت می گوید، رحمت و رقت را جلب کرده و مهربانی و کرامت را برانگیخته و ابرهای جود و کرم و بخشش را بباراند. و با دست آنان عقل و نفس و قلب و صفات و اعمال و تمام وجودش را به مولایش تفویض و واگذار نموده ، و در طول شب نیز مواظب باشد کاری مخالف با تفویض، انجام ندهد ، و اگر بتواند حتی تفویض خود را نیز واگذار کند، قطعا رستگار شده است .
ولی خیلی اتفاق می افتد که انسان مراقب نبودن و بی مبالاتی را با تفویض اشتباه کرده ، آن پلید او را فریب داده و با نادانی او را هلاک می کند . بنابراین تا زمانی که با علوم الهی بخوبی نفهمیده که به تفویض رسیده است ، نباید مطمئن شود و برای اطمینان باید ببیند که حال و مرادش در آنچه که تفویض قبول آن ، و یکی از علامات قبول نیز این است که خداوند متعال ، اموری را که بنده به او تفویض نموده است ، بخوبی و بالاتر از آرزوی بنده سرپرستی کند
.

سایر اعمال شب قدر

1- نمازی در شب قدر وارد شده که در آن یک بار حمد و هفت بار ‹‹قل هو الله احد ›› خوانده می شود و بعد از پایان نماز هفتاد بار ذکر ‹‹استغفرالله و اتوب الیه ›› گفته می شود و سپس حوائج از خدا خواسته می شود.
2- صد رکعت نماز و خواندن دعاهایی که در بین آن وارد شده از مهمترین امور مهم است . زیرا مضامین آن برآمده از سینه امامان دین می باشد که عالمان به خداوند هستند. در این ادعیه علوم گرانبهایی است که بجز پیامبران و جانشینان آنان کسی از آن آگاه نیست . دانشهایی از قبیل علم به خدا و صفات جمال و جلال و نامهای نیک و مراتب فضل و حکمت عدل و مقتضای کار و ادب مناجات با خداوند متعال .
لازم است در خلال خواندن این ادعیه زنده دل بوده و با توجه آنرا بخواند. و اگر بتواند از آنچه می گوید، تاثیر پذیرفته و این مطلب را نیز در دعایش بخواهد ، باید به او تبریک گفت . زیرا اگر این ادعیه ثواب و پاداشی از جانب خدا نداشته و فقط مضامین آن در انسان موثر باشد ، عاقل باید روح و جان خود را برای بدست آوردن آن فدا کند . چه رسد به این که خداوند برای هر حکم و حتی هر حرفی از آن جواب و نوری آماده نموده است که جهانیان نمی توانند قیمتی بر آن بگذارند. همچنین باید درباره معنی کلماتی که می گوید تامل نموده و آن را درک کند. و اگر این مقدار نیز نمی تواند بهتر است بجای خواندن این دعاها بر مصیبت خود و مجازات خدا بخاطر آن ، گریه کرده و بگوید: ‹‹انا الله و انا الیه راجعون ›› ، چه مصیبت و چه مجازات بزرگی ›› درباره اهل آخرت ، در حدیث قدسی آمده است :‹‹دعای آنان در نزد خداوند بالا رفته و کلام آنان را می شنود. فرشتگان بواسطه آنان خوشحالی می گردند
پروردگار باندازه ای دوست دارد دعای آنان را بشنود که مادری فرزند را.››
بنابراین ای فقیر! در مورد دعایی که بدون حضور قلب می خوانی ، انصاف بده . آیا دوست داری ، در حالی که خدا می بیند که زبانت او را خوانده و دلت با دنیا سخن می گوید ، دعایت به خداوند برسد ! دنیایی که درباره آن آمده است که دشمن خدا و دوستان اوست و
می خواند با شکوفه هایی این دنیای فانی ، تو را از خداوند دور نماید. آیا عاقل می تواند مصییتی بزرگتر از این را تصور کند.
3- خواندن دعای گشودن قرآن و قرآن را روی سر گذاشتن ، باین نیت که عقل و اندیشه او با این عمل تقویت شده و با دانشهای قرآن کامل شود و نور عقل با نور قرآن ضمیمه گردد. و سایر نیتهایی که مناسب با این عمل است .
4- زیارت امام حسین (ع) با بعضی از زیارتهایی که وارد شده است .
5- خواندن سوره روم ، عنکبوت و دخان در شب بیست و سوم . ز
6- خواندن دعاهایی که در این شبها وارد شده است ، بخصوص دعایی که سید از بعضی از کتابهای کهن نقل نموده و اول آن چنین است :‹‹ اللهم ان کان الشک فی ان لیله القدر فیها او فیما تقدمها واقع فانه فیک و فی وحدانیتک و تزکیتک الاعمال زائل، خداوند ! اگر در این که شب قدر، امشب یا شبهای پیش از آن است ، شکی هست ، ولی در مورد یکتایی تو و این که اعمال را پاکیزه می نمایی ، شکی نیست .›› و اگر توانست معنی از بین رفتن شک در خدا و یکتایی او را بفهمد، همین پاداش برای عبادت آن شب برای او کافی خواهد بود.
7- دعای کوچکی که سید از امام سجاد (ع) روایت نموده و اول آن ‹‹ یا باطنا فی ظهوره ›› می باشد . دعایی که در یکتا دانستن خداوند کامل می باشد . و اگر وجود ائمه (ع) هیچ نفعی نداشت ،مگر همین که با این گونه دعاها پرده از یکتایی خدا برداشته ، و ما را از این مطلب آگاه نمودند ، لازم بود مؤمن تمام وجودش را فدای این عمل آنان نماید .و حتی فداکردن تمام وجود خود را ناچیز شمرده و خود را ناتوان از ادای شکر نعمتهای آنان ببیند .
8-ساعتی از شب رامخصوص مراقبت قرارداده ، ودر آن ساعت علم پروردگارش را به بدحالی او و قدرتش را بر نجات دادن او ، و فضل و بخشش و کرم اورا در نظر گرفته و سپس با امیدواری ، بر در بخشش و کرم او چشم دوخته و در انتظار رحمت و بخشش اوباشد .
بستن وسوسه های شیطان
اگر مراقب به آنچه گفتیم عمل کرد که خوشا بحالش ، و اگر عمل نکرد مبادا شیطان اوراوسوسه کرده وبگوید : تو ! آنگونه که شایسته توست عمل را انجام نمی دهی ، بنابراین ، این کار اندک نیز فایده ای نداشته و نبودش بهتر از وجودش می باشد .زیرا اگر به این ندای شیطان گوش دهد اورا از سایر اعمال نیز بازداشته و او را با غفلت هلاک می نماید . ولی اگر همان عمل را که قصد دارد ، انجام بدهد گرچه عمل کمی نیز باشد ، ممکن است نور این عمل کم ، نور دیگری را برای عمل بوجود آورده و او را موفق به انجام عمل دیگری گردانده و آنگاه در تمام اعمال موفق باشد .
خلاصه شیطان هیچ قصدی ندارد ، مگر این که انسان را از خدمت نمودن و عبادت مولایش باز دارد بنابراین اگراز او فرمانبرداری نماید دردل او تاریکیی بوجود آید که سبب قطع یاری او گردیده و موجب می شود تا عبادت دیگری را نیز ترک کند تا جایی که یاری خداوند کاملا قطع شده و به هلاکت جاوید دچار شود .مگر این که عنایت خدا شامل حالش شده و از فرمانبرداری شیطان دست بردارد ، دلش با مخالفت با او روشن شده و آنگاه به توفیق کاملی برسد .
سالک نباید هیچ عمل خیری راگر چه بسیار کوچک باشد ، کم شمرده و بخاطر کم بودن آن را ترک نماید که زیان خواهد دید . و هیچ عمل خیری رانیز نباید بزرگ ببیند ، چون گرفتار عجب می گردد .نیز اگر نمی تواند آن را انجام بدهد بمقداری که می تواند آن را انجام داده و بعد از انجام ، آن را درمقابل خدا کوچک ببیند .زیرا بنده هر عملی را که انجام بدهد و آن را کوچک بداند ، خداوند آن را بزرگ دانسته و شاید همین مطلب باعث شود که خداوند متعال آن را قبول کند . وهنگامی که عملی قبول شد کمی آن اهمیتی نخواهد داشت ، چون اگر خداوند عملی را از بنده اش قبول نماید ، گرچه کم باشد ، پاداش زیادی به او خواهد داد . و اگر آن را قبول نکند ، فایده ای برای او نخواهد داشت ، گرچه زیاد باشد .زیرا خداوند عمل کم آدم را قبول و اعمال زیاد ابلیس را رد نمود.
بنابراین بنده نباید هیچ عملی را بزرگ ببیند . گرچه عبادت جن و انس باشد . زیرا این عجب است و عجب انسان به عملش ، ثواب آن را از بین می برد .بلکه نور آن را به تاریکی تبدیل می کند . ونیز نباید عمل کم را کوچک بداند ، زیرا ممکن است قبول شده و تبدیل به عمل بزرگی شود .

 

 

 

 

 


قدر، شب مقدرات 

ترجمه سوره قدر: ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم و چه تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد، شب قدر (به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است در این شب فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا (بر مقام ولایت نبى و امام عصر (عج) از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت مقدرات خلق را) نازل مى گردانند، این شب، رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه. (شهود) ((شب قدر)) یا ((لیلة القدر)) مشهورترین نام این شب است.  اعمال شب قدر
مفسران درباره اینکه چرا این شب را ((شب قدر)) گفته اند و ((قدر)) به چه معناست، سه معنا را انتخاب کرده اند:

1
- قدر = شرف و منزلت
((مرحوم طبرسى)) گوید: ((از آن رو به این شب، قدر گفته اند که داراى شرف و پایه اى بلند و شانى عظیم است. مثل اینکه گویند: مرد داراى قدر؛ یعنى داراى شرف و منزلت. چنان چه قرآن مى فرماید: ((و ما قدروا الله حق قدره))، یعنى عظمت و شأن خدا را آن گونه که باید به جا نیاوردند. ((ابوبکر وراق)) گوید: ((لان من لم یکن ذا قدر اذا احیاها صار ذاقدر))؛ آن شب را قدر نامیدند، از این رو که انسان ها با زنده داشتن آن به قدر و منزلت مى رسند. دیگران نیز گفته اند: شب قدر است، زیرا کارهاى خدایى را در آن شب پاداشى بزرگ و گران سنگ است. گروهى دیگر نیز گفته اند: شب قدر است، چون کتابى گرانبها بر پیامبرى بلند مرتبه و گرامى، براى امتى بلند پایه با دستان فرشته اى گرانقدر نازل شده است.(2) در قدر و منزلت شب قدر همین بس که سوره مبارکه (قدر) در شأن آن نازل شده است.

2-
قدر = تنگی و ضیق
یکی از معانى (قدر) ضیق و تنگى است
.
این شب را از آن رو (قدر) گفته اند که زمین به واسطه کثرت فرود فرشتگان در آن شب، تنگ مى شود. زمین در این شب، سرشار از فرشتگانى است که تا سپیده دم، هم صدا با زمینیان به احیاى آن شب مى پردازند و به وظایف خویش مى رسند. در این زمینه قرآن کریم مى فرماید: (تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر).

3-
قدر = تقدیر و اندازه گیرى
بسیارى از دانشمندان این معنا را پذیرفته اند؛ چون در این شب، همه چیز اندازه گیرى مى شود، به آن شب قدر گفته مى شود. از جمله مقدرات این شب، سرنوشت افراد، جامعه، حوادث و پیش آمده، مانند جنگ، زلزله، پیروزى، شکست، سعادت و شقاوت و...است. در این شب، سرنوشت افراد و جوامع و هر آنچه با سرنوشت انسان ها ارتباط دارد، بر اساس حکمت و مصلحت رقم مى خورد. (در او تقدیر و تفصیل کنند؛ هر کار که مشحون به حکمت است، نقص را بر او راه نبود و هر چه در آن سال خواهد بود از آجال و اقسام، در این شب تقدیر کنند). (3)
از حضرت امام رضا (ع)، روایت شده است که:
(...یقدر فیها ما یکون فى السنه من خیر او شر اومضره او منفعه او رزق او اجل و لذلک سمیت لیلة القدر) (4)؛ این شب را لیلة القدر نامیده اند، چون آنچه مربوط به سال است، از قبیل خوبى، بدى، زیان، سود، روزى (معیشت) و مرگ و ولادت در آن شب اندازه گیرى مى شود.
امام صادق(ع)، خطاب به (ابوبصیر) فرمودند:
(یا ابا محمد، یکتب وفد الحاجه فى لیلة القدر و المنایا والبلایا و الارزاق و ما یکون الى مثلها فى قابل فاطلبها فى احدى وثلاث)؛ اى ابو محمد، در شب قدر حاجیان مشخص شده و پیشامدها و مرگ ها و
روزیها و آنچه مربوط به آن سال است تا سال آینده (شب قدر دیگر) رقم مى خورد؛ پس آن را در شب بیست و یکم و بیست سوم ماه جستجو کن البته اینکه خداوند بر پایه حکمت و مصلحت، تقدیر امور مى فرماید، به شایستگى و ظرفیت و حال افراد و جوامع بستگى دارد.
قدر، باران رحمتى است که در جویبار هر فرد و هر جمع به اندازه او جارى است. شخصیت افراد به گونه اى شکل گرفته که بعضى از آنان توان پذیرش جریان رودى وسیع از رحمت و برکت قدر را دارند و برخى دیگر، زمینه کمترى براى جذب رحمت و عنایت دارند؛ برخى، هیچ گونه آمادگى ندارند تا آنجا که زمینه وجودشان چون سنگى سخت و نفوذ ناپذیر است. حقیقت شب قدر از نوع حقایق قرآنى است و همان طور که قرآن شفا و درمان است، شب قدر نیز این گونه است: (و ننزل من القرآن ما هو شفا و رحمه للمومنین و لا یزید الظالمین الا خسارا). (5)

قرآن غذاى سالم روح انسان هاست. این غذاى دلپذیر براى روان سالم لذت بخش است. اما اگر کسى بیمار باشد، نه تنها از این سفره رنگین دلپذیر و غذاى شفابخش بهره اى نمى برد، بلکه براى او مایه آزردگى است. از این رو، در قسمت دوم، آیه کریمه مى فرماید: و همین قرآن براى ستمکاران مایه تباهى و زیان است. در شب قدر سرنوشت انسان ها بر اساس حکمت و مصلحت رقم مى خورد.

 

1- سوره قدر
2- مجمع البیان ، ج 10 ، ص 518.
3- تفسیر منهج الصادقین ، ج 10، ص 303.
4- عیون اخبار الرض، ج 2 ، ص 116.
5- اسرإ ، آیه 82